ضمیرناخودآگاه شما بسیار قویتر از ضمیر خودآگاه شماست. با یادگیری اینکه چگونه ضمیر ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کرده و چگونه از قدرت بینهایت آن استفاده ببرید، قادر خواهید بود رفتارهای خود را کنترل کرده، عادات مطلوب را در خود ایجاد کنید. همچنین امکان تصحیح باورها و کنترل احساسات ناخواسته وجود خواهد داشت و کنترل سیستم خودکار ذهن خود را در دست خواهید گرفت
در مطالب قبلی توضیح دادیم که ضمیر ناخودآگاه، بخش ناهوشیار ذهن انسان است. فروید، معتقد بود که”فقط 10 درصد ذهن ما را فعالیتهای آگاهانه و هوشیاری تشکیل می دهد و 90 درصد فعالیتهای ما، ناشی از ناخودآگاه می باشد که عمده ترین بخش ذهن ما را تشکیل می دهد.” فروید ذهن را به کوه یخی تشبیه کرده که فقط 10 درصد آن بیرون از آب است. اما وقتی به آن برخورد می کنیم، می فهمیم که یک حجم عظیم یخ در زیر آب قرار دارد که بخش تاریک ذهن ما را شامل میشود؛ انسان به این نقطه از ذهن خود دسترسی ندارد و محتویات آن به شکل های مختلفی خود را نشان میدهد
برای اینکه از قدرت ضمیر ناخودآگاه خود استفاده کنید، باید ابتدا بدانید که ضمیر ناخودآگاه چگونه کار میکند. ضمیرناخودآگاه قوانین و منطق خاص خود را دارد و طبق آن کار میکند که در ادامه به برخی از ویژگی های ان اشاره خواهیم کرد
ضمیر ناخودآگاه انسان کاملاً شبیه یک مسئول بایگانی عمل میکند و از هیچ چیز به راحتی نمیگذرد. هرچقدر یک رویداد بار هیجانی بیشتری داشته باشد و احساسات عمیقتری را در ما پدید آورد بخش بزرگتری را در ضمیر ناخودآگاه اشغال میکند. به طور کل میتوان گفت ناخودآگاه ما شامل احساسات، افکار، غرایز ابتدایی، عادتهای ناخودآگاه یا همان واکنشهای اتوماتیک، ترسها و میلهای پنهان شده است.
امروزه تحقیقات مختلفی روی مغز انجام شده است که تایید می کنند چیزی به نام پردازش ناخودآگاه وجود دارد. در راستای همین پژوهشها، بسیاری از دانشمندان و فعالان در حوزه روانشناسی دریافتهاند که تنها ۵ درصد از فعالیتهای شناختی ما (تصمیمگیریها، احساسات، اعمال و رفتار) آگاهانه شکل میگیرند در حالی که ۹۵ درصد باقیمانده توسط ضمیر ناخودآگاه انجام میشوند.
ناخودآگاه چیزی نیست که یک شبه شکل بگیرد و تنها در مواقع خاصی فعال باشد. این گستره روانی از لحظه تولد در حال رشد و گسترش است و تا آخرین لحظات عمر نیز فعالیت خود را ادامه میدهد. حتی در مواقعی که عقل رو به زوال میرود و یا انسان درگیر آشفتگیهای روانی شدید است، ناخودآگاه هم چنان فرایندهای خود را پیش میبرد.
درست است که ناخودآگاه همواره تلاش میکند تا مفاهیم و موضوعات ناخوشایند را از دسترس ما دور نگه دارد، با این حال محتوای موجود در ناخودآگاه کاملاً غیر قابل دسترس نیست. چراکه موضوعات ثبت شده در ناخودآگاه از مجرای خاصی تلاش میکنند تا به بیرون درز کنند. از جمله این مجاری میتوان به خوابهایی که میبینیم یا همان محتوای رؤیاها و اشتباهات لپی اشاره کرد. هم چنین فروید معتقد بود که با استفاده از فرایند روانکاوی و به کارگیری تکنیکهایی نظیر تداعی آزاد به کمک یک درمانگر میتوان سطح دسترسی به ناخودآگاه را افزایش داد و به بینشی کلی در مورد آن دست یافت. برای مثال ناخوداگاه گاه به صورت حس ششم خود را نشان می دهد.
ضمیر ناخودآگاه دارای دستورالعملها و وظایف خاصی است. دستورالعملهای اصلی ذهن، الگوها یا شیوههای تفکر هستند و واکنشهای طبیعی انسان بر اساس این الگوها انجام میپذیرد. در واقع ضمیر ناخودآگاه خاطرات ما را سازماندهی میکند و میتواند آنها را مانند یک فیلم یا جدول زمانی مخصوص ذهن ما، ثبت کرده و برای اتفاقات روزمره زندگی از تجربیاتی که قبلاً ذخیره شده بهره ببرد.برای مثال بر اساس این الگو های ثبت شده واکنشی را نسبت به یک کنش خاصی فعال میکند
با وجود اینکه محتوای ناخودآگاه تمایل به بروز یافتن در سطح خودآگاه را دارد، ناخودآگاه در این باره بسیار زیرکانه عمل میکند. چراکه این محتواها را به شیوه ای تغییر شکل میدهد که ما حتی هنگام دیدن آنها در خواب، معنایشان را نمیفهمیم و به سادگی نمیتوانیم از این طریق به ریشه ترسها و نگرانیهای خود پی ببریم.
اتفاقات و رویدادهایی که دارای بار هیجانی منفی هستند و از طریق مکانیزمهای دفاعی به ناهشیار سفر میکنند، شاید امروز تأثیر خود را بر زندگی ما اعمال نکنند اما به دلیل باقی ماندن در حافظه ناخودآگاه، در درازمدت بر سلامت روان ما اثر گذاشته و در نهایت میتوانند موجب بروز انواع اختلالات نوروتیک و سایکوتیک شوند.و به مرور زمان تبدیل به یک مکانیزم فعال در شبکه عصبی مغز شوند