برنامه ریزی ضمیرناخوداگاه


روش برنامه ریزی کردن ضمیر ناخودآگاه : ما با اطلاعاتی که وارد ضمیر ناخودآگاه خود می کنیم در واقع داریم او را برنامه ریزی نمائیم و برای ضمیر ناخودآگاه فرق نمی کند که این اطلاعات درست باشد یا غلط ، به ضرر انسان باشد یا به نفع انسان ! کانال های ورودی اطلاعات در ضمیر ناخودآگاه دو کانال می باشد که عبارتند از :

الف : اندیشه های لحظه به لحظه

ب : حواس پنجگانه و هر آنچه که از طریق آنها دریافت می کنیم : دیده ها ، تصاویر ، شنیده ها و…

این اطلاعات پیاپی وارد ضمیر ناخودآگاه می شوند و هر کدام مانند آجری هستند که ساختمان نظام باور آدمی را می سازند . اگر این اطلاعات و افکار بیشتر ضعف ها ، مشکلات و بیماری ها بگردد ضمیر ناخود آگاه الگوهای بیماری و مشکلات را به خود جذب می کند و در برابر مشکلات آسیب پذیر می شود. بر عکس اگراین اطلاعات و افکار بیشتر پیرامون توانائی ها ، موفقیت و سلامتی بگردد ، ضمیر ناخودآگاه الگوهای موفقیت و سلامتی را به خود جذب می کند.

حال که متوجه شدیم وضعیت زندگی کنونی ما ، ماحصل باورهای درونی ماست که این باور هم از دستاوردهای ضمیر نا خودآگاه می باشد، چرا آگاهانه او را برنامه ریزی نکنیم و برای دست یابی به موفقیتها از این ابزار قدرتمند استفاده نکنیم ؟

قبلا گفته شد که تمام سرنوشت انسان در دست ضمیر ناخودآگاه است و ما اگر بتوانیم این ضمیر را همانند یک کامپیوتر برنامه نویسی کنیم می توانیم از خود انسان دیگری بسازیم از آنجائی که خروجی و دستاوردهای ضمیر نا خودآگاه بستگی به پیام ها و اطلاعاتی دارد که وارد آن می شود لذا برای برنامه ریزی نمودن آن قبل از هر چیزی باید \” ورودی \” های ضمیر ناخودآگاه را کنترل نمود ؛ چگونه ما از یک بچه کوچک مراقبت می کنیم مثلا نمی گذاریم شاهد دعوای دیگران باشد ، کلمات و عبارات و ناپسند را بشنود و یا اگر در بیرون از منزل تصادفی پیش آید نمی گذاریم صحنه تصادف را ببیند ، ضمیر ناخودآگاه هم همینطور است انسان با کنترل ورودی های ضمیر ناخودآگاهش می تواند دستاوردهای زندگی خودش را کنترل کند . از نگاه روانشناسان و اندیشمندان انسان شناس می توان با اجرای اصول زیر ، ضمیر ناخودآگاه را برنامه نویسی و برنامه ریزی کرد

اصل خود هوشیاری؛

خود هوشیاری به این مفهوم است که آدمی لحظه به لحظه نسبت به خود بصیرت و اشراف داشته باشد ؛ و این نوعی حالت مراقبه و بیداری نسبت به خود است ، مانند فرد روزه داری که دائم مواظب است که کاری نکند که روزه اش باطل شود ، در این اصل که یکی از بهترین ومهمترین راههای برنامه ریزی و کنترل ضمیر ناخودآگاه است فرد مدام توجه اش به کانالهای ورودی اطلاعات است ، همان کانالهائی که قبلا بیان شد

حواس پنجگانه

او باید هر لحظه مواظب باشد که زیبائی ها را ببیند ، مثبت ها را بشنود ، منظره های زیبا را تماشا کند ، بوهای معطر را استشمام نماید ، غذاهای خوشمزه بخورد وچیز های لطیف و دوست داشتنی را لمس کند . این مواظبت و مراقبت لحظه به لحظه از ورودی های حواس پنجگانه حکایت از خود هوشیاری و بیداری آدمی نسبت به اطلاعات وارد شده به ضمیر نا خودآگاهش دارد

اندیشه ها

همچنین انسان در کار گاه تولید فکرش باید پیاپی افکار مثبت و روحیه ساز تولید کند ؛ در چنین شرایطی ضمیر نا خودآگاه هر لحظه زیباترین پیام ها و مثبت تری فرمان ها را در یافت خواهد کرد و بطور طبیعی خروجی های آن متناسب خواهد بود با ورودی ها

اصل استفاده از قدرت تمرکز

تمرکز روی یک چیز تاثیر زیادی روی ضمیر ناخودآگاه دارد و بازتاب آن در روحیه و فکر احساس می شود مثلا تمرکز بر روی یک منظره زیبا ویا تمرکز بر روی یک فکر مثبت در روحیه انسان تولید روحیه شاد و اندیشه مثبت می کند و بر عکس تمرکز بریک اندیشه منفی یا دیدن منظره ای نا خوش آیند ، روحیه ای غمگین و اندیشه ای منفی در انسان تولید می نماید برای روشن تر شدن مسئله کافی است امتحان کنید ، مثلا دو بار روی دو چیز جداگانه تمرکز کنید ، یکبار روی جنازه ای که در یک تصادف له شده !! و بار دیگر روی صحنه ای از پیوند ازدواج یک زوج خوشبخت ! نتیجه کاملا روشن است ، ما به همین دلیل از این خاصیت و از این اصل می توانیم برای برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه استفاده کنیم و مرتب با تمرکز روی افکار مثبت و خاطرات شیرین ، پیام های قدرتمندی را به کامپیوتر ضمیر خود وارد نمائیم تا هم \” باورهای عالی \” در ما ایجاد شود ، هم \”روحیه عالی \” پیدا کنیم و هم باعث جذب نیکی ها و زیبائیهای دنیا به سوی خود بشویم زیرا ضمیر ناخودآگاه بر اساس همان پیام های دریافتی ، کائنات را با آدمی همنوا می کند که همان شرایط برای انسان بوجود آید

اگر تمرکز بر بدبختی و عدم موفقیت باشد ، آن را جذب خواهد کرد و اگر تمرکز بر موفقیت و سلامت باشد آن را جذب خواهد کرد . انسان قدرتی دارد که اگر بر هر چیزی تمرکز کند تمام سیستم بدنش متناسب با آن چیز هماهنگ می شوند ، این یک اصل علمی است. علت اینکه بعضی افراد به چیزی نمی رسند به این دلیل است که بلد نیستند که به چیز های خوب فکر کنند ! اگر دانش آموزان ما یاد بگیرند که چگونه بر موفقیت تمرکز کنند ، آن را بدست خواهند آورد

اصل استفاده از قدرت سئوال

هر سئوالی که انسان از خود می پرسد باز تاب خاصی در روحیه و فکر او ایجاد می شود ، فرق نمی کند که طرح این سئوال با صدای بلند و علنی باشد و یا در عمق درون ؛ سئوالات هم می توانند بار منفی داشته باشند و هم بار مثبت ، لفظ ” چرا ؟ ” اغلب بار منفی دارد ؛ اگر سئوال شود ” چرا؟ ” روحیه ای که تولید می شود یک روحیه بد است و باوری هم که تولید می کند یک باور بد است ، معمولا لفظ ” چگونه ؟ ” بار مثبت دارد ، اگر سئوال شود “چگونه ؟” این سئوال بر تمام کائنات اثر می گذارد و در های رحمت الهی را برای یک روحیه خوب ویک باور خوب باز می کند

اگر سئوال شود “چرا همه چیز خراب است ؟ ” کائنات کاری برای ما انجام نمی دهد چرا که همه چیز خراب است ! اما اگر سئوال شود ” چگونه شرایط را بهتر کنم ؟ ” ضمیر ناخودآگاه به دنبال جواب این سئوال می گردد تا همه چیز را بهتر کند ! بنا بر این با هر سئوالی که در درون ما شکل می گیرد یک قدم به سوی برنامه ریزی نمودن ضمیر ناخودآگاه خویش قدم بر می داریم ” چرا ؟ ” نگوئیم چون احساس بدبختی و نا امیدی ببار می آورد . ” چگونه ؟ ” بگوئیم چون تغییر را به دنبال خود دارد

دانش آموزی که مثلا درس علوم را بلد نیست اگر از خود سئوال کند : ” چرا این درس را نمی فهمم ؟” آنچه که عایدش می شود احساس یاس و ناامیدی واینکه نمیفهمد !! همین ! اما اگر از خود بپرسد : “چگونه است که این درس را نمی فهمم ؟” ضمیر نا خودآگاه او به دنبال جواب می گردد تا بالاخره جواب سئوال را پیدا کند و مشکل بر طرف گردد

اصل استفاده از جملات تاکیدی مثبت

هر جمله ای که در ذهن ما بگذرد ، هر جمله ای که بر زبان آوریم ، هر جمله ای که بنویسیم ، هر جمله ای که بخوانیم و هر جمله ای که بشنویم یک پیام برای ضمیر ناخودآگاه است ، ضمن اینکه این جمله ها یا روحیه را خراب می کند و یا عالی ، می تواند وضعیت و شرایطی متناسب با آن کلام را برای ما ایجاد کند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *